ابوحمزه یکی از اصحاب امام حسن عسکرى ع میگوید: مکرر دیدم امام با غلامان خودش که از ملل مختلف بودند و ترک و رومی و دیلمی و روسی در میان آنان بود به زبان خودشان سخن میگوید، من از دیدن این صحنهها شگفت زده شدم، پیش خود گفتم امام در مدینه متولد شده و با غیرعربزبانها نیز معاشرتی نداشته است پس چگونه به زبانهای مختلف تکلم میکند؟، در همان حال امام به من رو آورد و فرمودند: همانا خدای عزیز و جلیل حجت خود را از سایر آفریدگان ممتاز نموده و به او معرفت هر چیز را عطا فرموده، امام لغتهای گوناگون و نسبها و پیشامدها را میداند و اگر چنین نباشد تفاوتی میان امام و مردم نخواهد بود.
ابیهاشم یکی از صحابی امام میگوید: از امام دربارة این آیة شریفه پرسیدم: «ثمّ أورثنا الکتاب الذین اصطفینا من عبادنا فمنهم ظالم لنفسه و منهم مقتصد و منهم سابق بالخیرات باذن الله» .
«آنگاه این کتاب را به آن کسان از بندگانمان که انتخاب نمودیم به میراث دادیم و بعضی ایشان ستمگر خویشند و بعضی معتدلند و بعضی به اذن خدا به سوی نعمتها میشتابند.»
امام(ع) فرمود: هر سه دسته مربوط به آل محمدص میباشند. آن که بر خود ظلم روا داشته کسی است که اقرار به امام ننموده، و مقتصد کسی است که عارف به مقام امام است، و گروه سوم اشخاص هستند که سبقت در گرفتن فیض و خیرات از امام دارند. ابیهاشم میگوید: من در فکر فرو رفتم که این چه عظمتی است که نصیب امامان: شده. و مقداری هم اشک ریختم که امام عسکرى ع نگاهی به من انداخت و فرمود: مسئله بالاتر از آن است که تو فکر میکنی و تو شکر خدا را بجا آور و از او بخواه که توفیق تمسّک جستن به ریسمان ولایتشان را به تو عنایت فرماید زیرا در روز قیامت به همان خوانده خواهی شد چرا که فردای قیامت هر انسانی را با امامش محشور میکنند، امیدوارم که به راه خیر سیر کنی.